در اين ميان مهاجران كه به اميد ساختن زندگي بهتر در آنسوي مرزهاي كشورشان، جايي كه در آن تحصيل كرده و با مختصات بازار كار آن آشنا هستند، خطر مي كنند بيش از ديگران نسبت به آينده شغلي و حرفه اي خود نگرانند و آسيب پذير. نداشتن شغل به مرور نه تنها جيب بلكه ته دل مهاجر را هم خالي مي كند كه نكند اندك سرمايه ام پايان يابد و آخر هيچ!! به دست نياورم!!

درست است كه يافتن شغلي متناسب با توان مندي ها، تحصيلات و علايق يك مهاجر به خصوص در اوايل مهاجرت به كانادا و گرفتن ويزا كانادا سهل نيست اما غيرممكن هم نيست. در كشور كانادا به لحاظ سياست مهاجرپذيري آن اگرچه مشكلاتي در جذب و قبول مهاجران كانادا به بازار كار وجود دارد و بعضاً سوء استفاده هايي هم از نياز آنان مي شود اما منابع اطلاعاتي و روش هاي مختلف كاريابي هم كم نيستند.

و اما پيش نياز يافتن شغل در كشور كانادا، داشتن درك صحيحي از حرفه مورد نظر در كشور جديد مي باشد. به عنوان مثال وظايف، اختيارات، مسؤوليت ها، موقعيت اجتماعي، درآمد و … اين شغل در كانادا در مقايسه با كشور خودمان چگونه ميباشد (كه معمولاً هم اصلاً قابل مقايسه نيست)؟ آيا بايد دوباره تحصيل كرد يا صرف گذارندن چند دوره آموزشي جوابگوي خواسته هاي كارفرمايان ميباشد؟ بازاركار شغل مورد نظر در شهرهاي مختلف و احتمالاً شهر انتخابي در كانادا چگونه هست؟ و در نهايت اين كه آيا مي توان و منطقي است كه مسير شغلي كه ممكن است چندان هم باب ميل نبوده و بنا به مقتضيات آن زمان انتخاب شده را تغيير دهم و حرفه اي جديد متناسب با ساير علايق، قابليت ها و مداركم ولا غير دانشگاهي پيشه كنم؟ در اين صورت تفاوت و آينده اين دو شغل از جنبه هاي مختلف چگونه است؟

ادامه مطلب در لينك زير